محل تبلیغات شما

قلب بی ملاقات



یکی ازآشنایان ،دوست،اقوام  یاهمکارت که همیشه درآخر اولویت هایش هستی مبلغ سنگینی رابرای پس دادن درزمان نامعلومی ازتو قرض  میخواهد ،حتی بدون اینکه بپرسی چرا وکی نیاز داری و چه زمانی پسش خواهی دادبا گفتن :چشم وحتما! ودراوج ادب ونجابت پول رابرایش واریز میکنی! ومعذرت میخواهی که نیم ساعت طول کشید فقط فاصله درخواستش واجابتت!!رسید واریز پول راهم به سطل آشغال میریزی ! خواهر پانزده ساله ات که برای تهیه کتابی درسی از تو هَفت هزارتومن درخواست کرده بعدازسه هفته پول رابا اکراه برایش واریز میکنی وبعد ثانیه ای بعدازواریز بااو تماس میگیری وباغرور ومنتی میگویی:  ریختم حسابت، هرچند خودم برنامه هایم عقب می افتد بخاطراین پول!دقایقی بعد به تلگرامش پیام میدهی جای همیشه آنلاین بودن برو سراغ درسهایت!یک ساعت بعد به خطش پیامک میفرستی که: چک کردی ببینی پول واریزشد به حسابت؟شب که به خانه میرسی کنار سفره شام به پدرومادر اعلام میکنی: امروز به حساب خواهرم پول واریز کردم هرچه نیاز داشت بگیرد!دو روز بعد پیامی به تلگرام خواهرت میفرستی":کتابت راگرفتی؟"،همان پیام را به خطش هم کپی میکنی که خیالت راحت باشد که همان روز میخواندش!شب وقتی عمو وعمه ها مهمان خانه هستند "رسید"واریز هفت هزارتومن را به خواهرت میدهی ومیگویی :پولی که برای ادامه تحصیلت نیاز بود را دو روز پیش واریز کردم رسیدش یادم رفته بود :بیا!سه روز بعد خواهرت پول را با یک کتاب از نویسنده مورد علاقه ات به مبلغ پشت جلد هشتاد و" هفت" هزار تومن و کُت شیک پشت ویترین مسیر هرروزه ات به مبلغ صد وچهل و"هفت" هزارتومن برای تولدت هدیه ات میدهد!هفت سال میگذرد دوستت را هرروز میبینی ،عکس هایش رالایک میکنی باخوشحالی ومسافرت بادوستان اما تو چرا نیستی!،ماشین وخانه خریده!لُپش سرخ تر وبازوانش ورزیده تر شده!اما خجالت میکشی  مبلغی را که عددش راهم یادت نیست ازاو بگیری!فقط یک "هفت"مبهم یادت میاید!"م .شهنازی"

آخرین جستجو ها

دیجی تیم شهرم یزدعشقم هامانه3 conftwischopsno sieclicapse otzifoundpunc همسفران نمایندگی استاد معین colanlausu دانلود انواع پروژه و پایان نامه كشاورزی و فضای سبز حمید اس اس اس